به نامت ای صاحب بهترین نامها ...
پاک ترین ، با برکت ترین ، برترین و زیباترین نامها از آن توست ،
مهربان ، بخشنده ، روزی دهنده ، پاک و تقدیس شده ، بی همتا ، بی نیاز ، آفریننده ، لطیف ، زیبا ، شادی بخش ، بزرگ ، هدایتگر ، شنونده نجواها ، برطرف کننده غمها ، پاسخ دهنده دعاها ، مونس دلها ، اطمینان قلبها ، آرامش بخش انسان و ....
خود بگو به کدام نام پاکت صدایت کنم که تمام نامهایت آشنایند و این منم که غریب مانده ام ، از خودم و از تو ...
ای مونس هر تنها ...
ای مونس آرام بخشم در شبهای وحشت ...
و ای مونسی که یادت موجب شرافت است و آرام دل ...
خدایا ...
به نام تو
می خوام اعتراف کنم ، یه اعتراف مردونه و یه تصمیم ...
خدا ، اعتراف می کنم که نتونستم بنده خوبی برات باشم و همه اش خطا و گناه بوده ، خیلی از کارهایی که کردم .
من می خواستم اشتباهاتم رو جبران کنم ، می خواستم بشر بشم ، می خواستم خلیفه و نماینده خوبی برای تو روی زمین باشم ، من می خواستم مایه ذلت نباشم ... ولی نتونستم !
خدایا خجالت می کشم وقتی به گناه و اشتباهاتم فکر می کنم و روی برگشتن ندارم ... ولی می دونم که وعده حق دادی اگه به سمتت برگردم و توبه کنم ، تو هستی که ببخشی ...
خدایا اعتراف می کنم که همت نکردم و اونجور که شایسته است بندگی نکردم ولی ازت می خوام که اینبار خودت اراده و همت ، بهم هدیه بدی تا بتونم سعی کنم بشر باشم ، اونجور که شایسته توست و نه اونجور که خوشایند این و اون باشه ، نه ... فقط اون جور که شرمنده درگاه پاکت نباشم ...
خدا به سمت تو بر می گردم ...
مهربان تر و پاک تر ...
خدای خوب ...
خدا ...